بهش

ت از دست آدم رفت ، از اون روزی که گندم خورد
ببین چی میشه اون کس که ، یه جا از حق مردم خورد
کسایی که تو این دنیا ، حساب ما رو پیچیدن
یه روزی هر کسی باشن ، حساباشونو پس میدن
عبادت از سر وحشت ، واسه عاشق عبادت نیست
پرستش راه تسکینه ، پرستیدن تجارت نیست
سر آزادگی مردن ، ته دلدادگی میشه
یه وقتایی تمام دین همین آزادگی میشه
کنار سفره خالی یه دنیا آرزو چیدن
بفهمن آدمی یک عمر ، بهت گندم نشون میدن
بزار بازی کنن بازم برامون ، با همین نقشه
خدا هرگز کسایی رو که حق خوردن نمی بخشه
کسایی که به هر راهی ، دارن روزیتو میگیرن
گمونم یادشون رفته همه یک روز میمیرن
جهان بدجور کوچیکه ، همه درگیر این دردیم
همه یک روز میفهمن ، چجوری زندگی کردیم . . .
نظرات شما عزیزان: